کلی وقت تا دنیا اومدنت مونده بچه جون .......................
و چقدر این انتظار سخته .............. مثل همه انتظارا .
ولی با تجربه ای که تو این چند سال زندگی پیداکردم میدونم که بعدها دلم برای این روزهای انتظار تنگ میشه .
مثل الان که بعضی روزا دلم برای اون موقع ها یی که بابابایت منتظر روز نامزدیمون بودیم ............ یا اون چند ماهی که دلمون میخواست روز عروسیمون برسه و بریم زیر یه سقف .
چقدر اون موقع ها انتظار به نظرم سخت بود ................. احساس میکردم که این روزای کشدار و این همه کار هیچوقت تموم نمیشه .
خرید و سیله ها پیدا کردن خونه و کارای جشن و خیلی کارای دیگه.
.
.
.
ولی بعدها ...............
انقد دلم برای اون روزا تنگ میشد که نگو.
هم آرامش و بی خیالی این روزامونو دوست داشتم هم دلم برا روزایی که انقد برا با هم بودنمون نقشه میکشیدیم تنگ میشد.
.
.
الان هم با اینکه انقد دلم میخواد تو زودتر از تو دلم بپری تو بغلم ولی میدونم که این روزها ی تکرارنشدنی هم واسه خودشون خیلی عزیزن . این روزا که فکر و صحبت شبانه روزیمون تویی جوجه.
که تو رو تو خیالمون هرجوریکه دوست داریم تصور میکنیم.
بعدنا که دنیا بیای و شبا تا صبح اذیت کنی و نذاری ما بخوابیم ........... شاید دلمو این روزا رو بخواد که تو دلم زندانی شده بودی